۹ دلیل چالش‌برانگیز بودن افیلیت مارکتینگ

افیلیت مارکتینگ مفهوم دشواری به نظر نمی‌رسد. بسیاری از بازاریابانی که در کسب درآمد آنلاین موفقند از افیلیت مارکتینگ به عنوان فرآیندی سادی صحبت می‌کنند. «کافی است محصول افراد دیگر را در وبسایت خود یا با ایمیل یا تبلیغات پرداختی تبلیغ کنید و بابت هر فروش، کمیسیون دریافت کنید.»

اما اگر نگاهی به آمارهای افیلیت مارکتینگ بیندازید، می‌بینید که گفتن جمله بالا از انجام دادن آن به میزان قابل توجهی ساده‌تر است!

طبق آمارهای سایت Statista، کل هزینه‌های افیلیت مارکتینگ در سال ۲۰۲۲ در آمریکا به بیش از ۸ میلیارد دلار می‌رسد اما نکته اینجاست که ۹۰٪ تمامی کلیک‌ها و کانورژن‌هایی که موجب ایجاد این مبلغ می‌شود، تنها در دست ۱۰٪ از افیلیت‌هاست. بنابراین فاصله چشم‌گیری میان افیلیت‌های موفق و آن‌هایی که منتظر کسب درآمد از اولین فروش بازاریابی افیلیت خود هستند، وجود دارد.

پرسش اینجاست که چرا افیلیت مارکتینگ برای برخی آن‌قدر دشوار است درحالی‌که برخی دیگر، پیوسته درآمد زیادی از آن به‌دست می‌آورند؟

مطلب پیش رو را بخوانید تا تفاوت بین افیلیت‌های موفق مختلف را با آن‌هایی که در این مدل از بازاریابی موفق نشدند، کشف کنید. بیاموزید که چرا کسب درآمد از افیلیت مارکتینگ می‌تواند چالش برانگیز باشد و باید در مورد آن چه کنید؟

۹ دلیل چالش‌برانگیز بودن افیلیت مارکتینگ

۹ دلیل چالش‌برانگیز بودن افیلیت مارکتینگ

افیلیت مارکتینگ کار دشواری است. همه کسانی که به دنبال موفقیت در آن می‌گردند، لزوما به آن دست پیدا نمی‌کنند. اگر می‌خواهید یکی از افرادی باشید که در این نوع بازاریابی موفق عمل می‌کنند، با این ۹ چالشی که ممکن است در این مسیر با آن‌ها روبه‌رو بشوید، آشنا شوید، خود را در آن موقعیت بگذارید و ببینید برای گذر از این مشکلات باید چه چاره‌ای بیندیشید.

۱. در افیلیت مارکتینگ، تعداد گزینه‌ها زیاد است

با کمی جستجو مشخص می‌شود که تعداد زیادی منابع ترافیکی، بازارهای معروف و مهارت‌ها وجود دارند که در ایجاد یک افیلیت موفق نقش دارند. اگر فرمول اصلی افیلیت مارکتینگ را بدانید (ترافیک + تبدیل = کمیسیون) باز هم نحوه اجرای آن به شما بستگی دارد. و چگونگی این اجرا می‌تواند بسیار سخت باشد.

در بازاریابی افیلیت باید سرعت انجام کار را تنظیم کنید؛ یعنی سعی نکنید از همان ابتدا با سرعت پیش بروید. اگر در این زمینه درست عمل کنید، این بازاریابی می‌تواند راه کسب درآمد پایداری برایتان باشد. در افیلیت مارکتینگ باید حساب شده قدم بردارید، نه اینکه انتظار داشته باشید همیشه خوش‌شانسی به شما روی بیاورد.

چه باید کرد؟

پیش از هر چیز درک درستی از چگونگی بازاریابی افیلیت به‌دست بیاورید، پس از آن حوزه کسب‌وکار و منبع ترافیکی را که می‌خواهید، انتخاب کنید. سپس روی منبع ترافیکی انتخابی خود تمرکز کنید تا جایی که نتایج دلخواه خود را بگیرید. و اگر نتیجه مورد نظر را نگرفتید، ترکیب بهتر و مرتبط‌تری از نوع کسب‌وکار و منبع ترافیکی را امتحان کنید.

۲. تاکتیک‌های خوب افیلیت مارکتینگ زود منسوخ می‌شوند‌

اطلاعات قدیمی زیادی در اینترنت وجود دارد که ممکن است در گذشته مفید بوده باشند اما امروزه دیگر کار نمی‌کنند. در مورد بسیاری از استراتژی‌ها و تاکتیک‌های موفقیت‌آمیز افیلیت مارکتینگ هم همینطور است. روش‌های  قدیمی که بازاریاب‌ها به اشتباه آن‌ها را به‌کار می‌برند. بسیاری از افراد نیز با عنوان «چگونه می‌توانید از اینترنت کسب درآمد کنید» درآمد کسب می‌کنند، بدون آن‌که خود به توصیه‌هایشان عمل کنند!

نکته مهم این است که آنچه دیروز کار می‌کرده ممکن است امروز کار نکند و آنچه امروز کار می‌کند، ممکن است فردا کار نکند. بنابراین به‌کار بردن استراتژی‌ها و تاکتیک‌های قدیمی می‌تواند برای شما هزینه واقعی داشته باشد اما مانع از سود بردن شما از فرصت‌های جدید بازاریابی شود.

چه باید کرد؟

اگر علی‌رغم تلاش‌های شما، استراتژی افیلیت مارکتینگ کار نمی‌کند احتمالا قدیمی یا ناقص است. افیلیت‌های موفق هرگز از امتحان کردن جدیدترین استراتژی‌های بازاریابی دست نمی‌کشند.

۳. تحصیلات مورد نیاز مرتبط با بازاریابی را ندارید

معمولا دانستن فرمول افیلیت مارکتینگ (ترافیک + تبدیل = کمیسیون)  برای کسب موفقیت در آن کفایت نمی‌کند. شما نیاز دارید کاربرانی را مورد هدف قرار دهید که روی لینک افیلیت کلیک کنند و محصول را بخرند و یا در سیستم خدماتی که برایشان تبلیغ کردید، ثبت نام کنند. اگر در زمینه مارکتینگ تحصیل نکرده باشید، دستیابی و ایجاد تعامل با مشتریان مورد نظر برایتان سخت می‌شود. شما باید به اندازه کافی ترافیک به سمت فروشنده بفرستید تا بتوانید نسبت به کسب درآمد اطمینان پیدا کنید. بسیاری از شرکت‌های افیلیت از سرمایه‌گذاری برای آموزش مارکتینگ غفلت می‌کنند. به‌جای آن اطلاعاتی را از اینترنت جمع‌آوری می‌کنند و سعی می‌کنند بر اساس آن بازاریابی را پیش ببرند و با آزمون و خطا به موفقیت برسند. اما این فرایند فرسایشی و زمان‌بر است و به ندرت نتیجه می‌دهد.

چه باید کرد؟

هزینه برای آموزش ولخرجی نیست، بلکه نوعی سرمایه‌گذاری است. دوره‌های زیادی برای افیلیت مارکتینگ وجود دارد اما بسیاری از آنان منسوخ و منقضی و یا گران هستند. راه بهتر این است که یک برنامه آموزش بازاریابی قابل اعتماد پیدا کنید و با آن پیش بروید تا نتیجه بگیرید.

۴. با افیلیت مارکتینگ مثل یک سرگرمی رفتار می‌کنید

برای اینکه در کار افیلیت مارکتینگ موفق شوید باید با جدیت روی انجام فرآیند آن وقت بگذارید. اگر به جای آنکه با افیلیت مارکتینگ مثل یک کسب‌وکار روبه‌رو شوید، آن را مثل سرگرمی ببینید، نمی‌توانید انتظار داشته باشید که درآمد ثابتی از آن به‌دست آورید. مانند هر کسب‌وکار دیگری، اینجا هم هر چقدر تلاش کنید همانقدر نتیجه می‌گیرید.

چه باید کرد؟

فکر کنید صاحب یک استارتاپ هستید. از هدف‌گذاری اسمارت (ویژه، قابل اندازه‌گیری، قابل دستیابی، واقع‌بینانه و زمان‌بندی‌شده) و استراتژی بازاریابی استفاده کنید تا به اهداف خود دست یابید. پیوسته پیشرفت کار خود را بررسی کنید و در صورت نیاز در استراتژی خود تغییراتی اعمال کنید.

به عنوان صاحب یک کسب‌وکار باید استراتژیک فکر کنید و بر پایه داده‌ها تصمیم بگیرید. روی نقاط قوت خود تمرکز کنید و وظایفی را که چندان ارزش وقت گذاشتن ندارند، برون‌سپاری کنید.   

۵. جایگاه اشتباهی را انتخاب کرده‌اید

برخی از کسب‌وکارها مشهورترند و می‌توانند درآمد بیشتری برای شما فراهم کنند. اما ممکن است ورود به این جایگاه‌ها دشوارتر باشد، مگر آن‌که درک دقیقی از مخاطبان هدف خود داشته باشید. باید کاملا واقف باشید که مخاطبان هدف شما چه می‌خواهند تا با تبلیغ محصولات مرتبط بتوانید سریع‌تر به فروش و در نتیجه دریافت کمیسیون از فروشنده برسید.

چه باید کرد؟

تبدیل شدن به یک افیلیت موفق به زمان و کوشش نیاز دارد. اگر از کاری که انجام می‌دهید لذت نبرید، نتیجه گرفتن از آن سخت می‌شود. اگر رسیدن به درآمد مورد انتظارتان خیلی طول بکشد، ممکن است ناامید شوید. پس کسب‌وکاری را انتخاب کنید که به آن علاقه‌مندید یا دوست دارید شناخت بیشتری نسبت به آن داشته باشید.

نکته: گاهی کسب‌وکار منتخبتان اشتباه نیست فقط وسعت زیادی دارد. شما باید بازاری را انتخاب کنید که ظرفیت برقراری مستقیم ارتباط با مخاطبان آن را داشته باشید. گاهی باید گوشه‌ای از بازار بزرگی که انتخاب کرده بودید را هدف قرار دهید. به‌عنوان نمونه به جای تمرکز بر تمام کسانی که می‌خواهند وزن کم کنند، جمعیت محدودتری را هدف قرار دهید؛ مثلا کارمندانی که بین ساعت ۹ تا ۵ کار می‌کنند.

۶. برنامه افیلیت اشتباهی را تبلیغ می‌کنید

برنامه افیلیتی که شما تبلیغ می‌کنید باید کاملا با مخاطبان هدفتان مرتبط باشد. مضاف بر این اگر محتوایی که برای افیلیت مارکتینگ خود استفاده می‌کنید ضعیف باشد منجر به تبدیل شدن مخاطبان به مشتری نمی‌شود. تبلیغات باید مرتبط و باکیفیت باشد تا افیلیت موفقیت‌آمیزی داشته باشید.

چه باید کرد؟

محتواهای فروش مرتبط با آنچه را که می‌خواهید تبلیغ کنید، بررسی نمایید. ببینید آیا مرتبط هستند؟ اگر دیدید خودتان ترغیب نشدید که آن را بخرید یا برای آن ثبت نام کنید، چرا باید آن را برای مخاطبان هدفتان تبلیغ کنید؟ این کار باعث می‌شود دید بهتری از برنامه تبلیغی که می‌خواهید اجرا کنید به‌دست آورید.

۷.  شغل شما فروشندگی نیست!

بسیاری از بازاریابان افیلیت تصور می‌کنند باید آنچه را که تبلیغ و پیشنهاد می‌کنند، بفروشند. وظیفه شما به عنوان یک شرکت افیلیت، فروش کلیک است. شما حتی نباید درباره آنچه برای مخاطبان خود تبلیغ می‌کنید صحبت کنید، بلکه باید روی مشکلی که آن‌ها می‌خواهند حل شود، تمرکز کنید. یا با مطرح کردن سوال، حس کنجکاوی آن‌ها را تحریک کنید تا به پیشنهاد شما فکر کنند.

در نهایت این وظیفه فروشنده یا صاحب محصول است که محصول یا خدمات خود را به بازدید کنندگانی که به سایت آن‌ها می‌فرستید، بفروشد. شما فقط باید مخاطب خود را در جهت درست راهنمایی کنید.

چه باید کرد؟

تمرکز شما باید بر ارزش‌آفرینی باشد نه فروش به مخاطب. باید برای مشکلی که برای مخاطبان بازار هدف شما پیش آمده راه حل پیدا کنید و با ارائه آن، آن‌ها را تشویق کنید که روی لینک شما کلیک کنند.

۸. حجم کارتان بیش از ظرفیت لازم است

یکی از اشتباهاتی که می‌توانید مرتکب شوید این است که به عنوان یک شرکت افیلیت، همزمان تعداد زیادی کار را با هم انجام دهید. تبلیغ همزمان در چند حوزه کسب‌وکار با منابع ترافیکی مختلف اشتباه بزرگی است. افیلیت مارکتینگ کاری نیست که بخواهید با حجم زیاد انجام دهید، بلکه کیفیت کار است که اهمیت دارد. میزان درآمدی که از کارتان به‌دست می‌آورید به میزان ترافیکی بستگی دارد که به سایت فروشنده می‌فرستید و به خریدار تبدیل می‌شود.

بهتر است هر روز یک تبدیل (کانورژن) در یک حوزه کسب‌وکار از یک برنامه افیلیت که با استفاده از یک منبع ترافیکی تبلیغ کردید، به‌دست بیاورید به‌جای آن‌که در چندین حوزه با چندین برنامه و منبع ترافیکی فعالیت کنید و هیچ تبدیلی ایجاد نشود. به جای به‌کارگیری چند استراتژی، یک استراتژی سودآور را دو برابر کنید.

چه باید کرد؟

در جایگاه تجاری خود به یک شخصیت معتبر تبدیل شوید. تمرکزتان را بر درک مخاطبان هدف خود و تسلط بر یک منبع ترافیک بگذارید.   

۹. برای متمایز کردن خود ارزش افزوده خلق نکرده‌اید

طبق آمار بیش از ۶۰٪ شرکت‌های افیلیت از وبلاگ‌نویسی ترافیک ایجاد می‌کنند. پس اگر شما هم یکی از آن‌ها هستید توجه کنید.

اگر وبسایت افیلیت ساده باشد گوگل آن را جزو وبسایت‌هایی که برای کاربران ارزش افزوده‌ای خلق می‌کنند، به‌حساب نمی‌آورد. و این موضوع ممکن است در نمایش سایت شما در نتایج جستجو خلل ایجاد کند و نگذارد به‌طور رایگان ترافیک ارگانیک جذب کنید. وبسایت افیلیت شما زمانی موفق می‌شود که محتواهای مفید اطلاع‌رسانی، آموزشی، سرگرمی ارائه دهید که در نهایت کاربران به خرید تشویق شوند.

چه باید کرد؟

سوال‌هایی که در ادامه می‌خوانید برای این است که با پرسیدن آن‌ها از خود تشخیص دهید که مخاطبان هدف خود را تا چه حد می‌شناسید و چه ارزشی برایشان خلق می‌کنید. و اینکه آیا در کارتان به اندازه کافی متمایز هستید؟

·        چرا باید کسی قبل از اینکه به صفحه فرود (لندینگ پیج) فروشنده برود، به وبسایت من بیاید؟

·        چه اطلاعاتی در وبسایت خود قرار داده‌ام که جای دیگری پیدا نمی‌شود؟

·        مدل کسب‌وکار من چه تفاوتی با رقبایم دارد؟

·        آمار و جمعیت‌شناسی مخاطبان هدف من چیست؟

·        بهترین راه دستیابی به مخاطبان هدف من کدام است؟

·        در حوزه کسب‌وکاری که انتخاب کرده‌ام، چه مشکلاتی وجود دارد که من می‌توانم آن‌ها را حل کنم؟

·        مخاطبان هدف من به دنبال چه ویژگی‌ها و مزایایی هستند؟

چرا افیلیت مارکتینگ دشوار است؟

درآمدزایی از کار افیلیت مارکتینگ ممکن است دشوار باشد. همانطور که در مقاله اشاره شد، دلایل زیادی برای این دشواری وجود دارد؛ از انتخاب اشتباه حوزه کسب‌وکار تا خلق نکردن ارزش افزوده در طول سفر مشتری. با وجود چالش‌های زیادی که بر سر راه موفقیت افیلیت مارکتینگ وجود دارد، پیدا کردن اینکه باید از کجا شروع کرد هم سخت می‌شود. اگر دانش، مهارت و تجربه کافی نداشته باشید ممکن است نتایج خوبی از این کار